ابعاد | 19 × 14 × 2 cm |
---|---|
ویژگیهای ادبی | |
جوایز | |
تعداد صفحات | 292 |
ویژگیهای چاپ | |
انتشارات | |
نویسنده | |
مترجم | |
عنوان اصلی | Navigating Early |
شابک | 9786008111726 |
اقیانوسی در ذهن
۱۵,۰۰۰تومان
اولین باری که ارِلی را دیدم، سرگرم پر کردن کیسههای شن بود؛ کیسه پشت کیسه پر میکرد و مثل آجر میچیدشان روی هم. انگار فقط میخواست جلوی اقیانوس را بگیرد. نمیدانستم چرا. کارِ مسخرهای بود، اما یک چیزی درونم دلیلش را میفهمید. وقتی او شنهای اقیانوس را توی کیسه میکرد، من فقط نگاهش میکردم…
شروع کتاب:
اولین باری که چشمتان به اقیانوس میافتد، معمولاً یا ترسناک است یا هیجانانگیز. کاش برای من هم همینطور بود، اما من بالا آوردم؛ درست روی ساحل سنگی اقیانوس.
چند ساعت پیش با یک هواپیمای باربری نظامی، به مین رسیده بودیم. توی تمام راه، این غول بزرگ کج و راست میشد و تلق تلوق میکرد، ولی پدرم سرگرم خواندن کتابچۀ قوانین آمادهباش نیروی دریایی و سنگربندی ساحلی بود. قبل از آن که سوار هواپیما بشوم حالت تهوع داشتم. وقتی از بالای میسوری میگذشتیم، حالم به هم خورد. بیشتر مسیر ایالتهای اوهایو، پنسیلوانیا و نیویورک هم پاکت کاغذی را دودستی چسبانده بودم به دهانم. کاپیتان (منظورم پدرم است، نه خلبان) یک کلمه هم حرف نمیزد، اما میدانستم دارد با خودش فکر میکند که پسرش با این بیماری حرکتزدگی هرگز نمیتواند دریانورد بشود. راستش لباس روشن دریانوردی، زیاد هم به صورت سبزۀ من نمیآمد. زیرچشمی نگاهش میکردم. هنوز عادت نداشتم خیلی دوروبرش باشم.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.