گروه هدف | |
---|---|
ویژگیهای ادبی | |
ویژگیهای چاپ | |
تعداد صفحات | 186 |
انتشارات | |
نویسنده | |
تصویرگر | |
کشور منشأ | |
سال چاپ اولیه | 1394 |
شابک | 9786008025306 |
من اچونهام! در رو باز کنید
۱۵,۰۰۰تومان
مامان در اتاق را قفل کرد و پردهها را کشید و گفت: «داره خنک میشه هوا، نیست؟»
لبهایش خندهٔ کوچکی کرد. با آن لبهای گوشتالویش شبیه جادوگرهایی بود که قبل از خوردن بچهها از رویای لیسیدن استخوانها خندهشان میگیرد.
تق تق تق
اچونهام.
مامان داد زد: «دوباره چیه؟ برو بخواب دیگه بچه!»
اچونه گفت: «منم! اچونه! در رو باز کنید!»
ادای من رو در نیار میمون!
بچهمیمون که از خواب پا شد دید مامانمیمونش دمش را قلاب کرده به لوستر پذیرایی، آویزان توی هوا و یک روزنامه گرفته دستش، عینک زده و میخواند. بچهمیمون یک کاغذ از روی زمین برداشت، یک عینک پلاستیکی زد به چشمش و از نردبان کنار دیوار رفت بالا، پرید دمش را گیر داد به لوستر و آویزان شد توی هوا. مامانش که همهٔ این چیزها را زیرچشمی از پشت شیشههای تهاستکانی عینکش تماشا میکرد، گفت: «چه کار میکنی؟ هنوز چشمهات باز نشده؟»
بچهمیمون کاغذش را گرفت جلوی صورتش، ادای مامانش را درآورد و خواند. خیلی با دقت اخم کرده بود و از روی کاغذش میخواند.
مامانش رویش را گرفت به دیوار آن ور که بچهمیمون نبود و گفت: «این قدر ادای من رو در نیار میمون.»
بچهمیمون گفت: «من ادای تو ور در نمیآرم که میمون! تویی که ادای من رو در میآری.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.