| وزن | 275 g |
|---|---|
| گروه هدف | |
| ویژگیهای ادبی | تصویری, دنیای حیوانات و اشیا, رمان, سوم شخص, فانتزی, قهرمان دختر, ماجرایی |
| ویژگیهای چاپ | |
| تعداد صفحات | 283 |
| انتشارات | |
| نویسنده | |
| تصویرگر | |
| مجموعه | |
| شماره در مجموعه | 2 |
| کشور منشأ | |
| سال چاپ اولیه | 1395 |
| شابک | 9786008025443 |
ماه نوش و صورتک های آسمانی ۲ – ترانه های توکانا
۱۸,۰۰۰تومان
یک کوه بی‌برگشت، یک قوچ طلایی لجباز، یک خارپشت نقره‌ای شکمو و پرحرف، سرزمین‌های ناشناخته با کوه‌های چشم‌و‌گوش‌دار و خرگوش‌های آبی. ماهنوش دختر نه‌ساله‌ی نابینا هنوز نمی‌داند که او را دزدیده‌اند یا گم شده؟
با ماهنوش و صورتک‌های آسمانی نه تنها با تمام صورت‌های فلکی آشنا می شوید و قصه‌های کهنی را که درباره‌شان گفته شده، می‌خوانید، بلکه داستانی می‌خوانید سراسر رنگ و بو سرشار از شکوه زندگی. قصه‌ی دخترک نابینایی که به آسمان می‌رود تا اهالی عجیب و غریب آن‌جا را از بلایی که گریبانشان را گرفته، نجات دهد.
از همین مجموعه:
مشاهدات یک خارپشت سنگی
ماهنوش پرنده را با توپ و تَشَر پراند و به طرف برکه راه افتاد تا خارپشت را پیدا کند. او بلندتر از همیشه صدا می‌زدو جلو می‌رفت. در گوشه و کنار مسیرش، تابلوهایی بود که رویش نوشته بود: «خطر مرگ»، «محدودۀ تمساح‌ها»، «خطر جادوگر»، «احتمالِ سنگ شدن»، «خدانگهدار!» «کمی عاقل باش!» اما ماهنوش نمی‌توانست هیچ کدام را ببیند، بنابراین جلو و جلوتر رفت.
پرنده‌ها و راسوهای نارنجی به لباسش می‌چسبیدند و سعی می‌کردند جلویش را بگیرند. پشه‌ها نیشش می‌زدند که برگردد. اما او خارپشت را صدا می‌زد و در دلِ جنگل جلو می‌رفت.
ماهنوش که ردی از خارپشت نجسته بود، مثل شبحی بنفش بیشتر و بیشتر در سبزی غلیظ جنگل فرو می‌رفت.
ساعت‌ها گذشت. کم‌کم سکوت سنگینِ دور و برش او را به خود آورد، حتی دریغ از نغمۀ یک پرنده، آواز یک جیرجیرک یا وزوز یک پشه‌کوره. کمی جلوتر محدودۀ باتلاق‌های کوچک بود که قولوپ‌قولوپ صدا می‌کردند. ماهنوش حس کرد در میان گاز بدبویی که بوی تخم‌مرغ داشت، راه می‌رود.
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.