ابعاد | 19 × 13 × 3 cm |
---|---|
گروه هدف | |
ویژگیهای ادبی | |
ویژگیهای چاپ | |
تعداد صفحات | 415 |
انتشارات | |
نویسنده | |
مترجم | |
مجموعه | |
کشور منشأ | |
سال چاپ اولیه | 1911 |
عنوان اصلی | The Secret Garden |
شابک | 9786002964014 |
باغ مخفی
۲۶,۰۰۰تومان
در را باز کنید و همراه مری وارد باغ شوید …
مری لنکس، پس از آن که پدر و مادرش را از دست میدهد، با کشتی به خلنگزارهای یورکشایر میآید. او در عمارت دلگیر عمویش زندگی میکند و حسابی تنهاست. اما یک روز در زمینهای عمارت، باغ مخفی را کشف میکند؛ اما عمویش اجازه نمیدهد کسی وارد باغ شود. مری توی باغچهای کلیدی قدیمی را پیدا میکند و به طور جادویی راه در باغ مخفی را مییابد.
آرام کلید را میچرخاند و وارد جهانی میشود که پیش از آن تصورش را هم نمیکرد …
شروع کتاب:
کسی نمانده است
وقتی مری لنکس را به عمارت میسلتویت فرستادند تا پیش عمویش زندگی کند، همه میگفتند بداخلاقترین بچهای است که در عمرشان دیدهاند. حقیقت هم داشت. او صورت کوچولوی لاغر، بدن کوچولوی لاغر، موهای کمپشت روشن و قیافهای عبوس داشت. موهایش زرد بودند، صورتش هم زرد بود، چون در هندوستان به دنیا آمده بود و تمام عمر دچار مرضی چیزی بود. پدرش از طرف دولت انگلستان مقامی داشت و خود او هم همیشه بیمار و سرش شلوغ بود. مادرش هم زن زیبایی بود که تنها به مهمانی رفتن و خوش گذراندن اهمیت میداد. او اصلاً نمیخواست دختر داشته باشد و وقتی مری به دنیا آمد او را به یک آیا (دایه) سپرد. به زن گفتند اگر میخواهد خانم صاحب از او راضی باشد، باید تا حد ممکن بچه را از جلوی چشمش دور نگه دارد. به این ترتیب، مری را چه وقتی نوزاد مریض و اخمو و زشتی بود و چه وقتی بچۀ مریض و اخمو و زشتی شد از معرض دید او دور نگه میداشتند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.